همانند بعضیهای دیگه، پوستِ کمر من خیلی جوش میزنه. جوشهای چرکین و آکنه و سالیان سال هست که این طوریه. شاید بیشتر از 10 سال. روشها مختلف درمانی رو امتحان کردم اما خب جواب نگرفتم. داخل پارانتز بگم که اگه روش اثبات شدهای برای درمانش دارید، ممنون میشم در اختیار من هم قرار بدید.
خب این جوش زدن باعث میشه که لباسام (لباسای زیر) خونی بشه. اون اوایل من به طرز وسواس گونهای فکر میکردم با کوچکترین خون روی لباس باید عوضشون کنم. و شستن لباسها و لکهبریشون هم داستان خودش رو داشت. این کار از من انرژی میگرفت و رفته رفته تعداد جوشها هم زیادتر میشدن. واقعا چیکار باید میکردم؟ شاید برای اونهایی که درگیر چنین چیزی نبودن، تصور اینکه خونی شدن لباسها باعث ایجاد حس بد و تقصیر بشه سخت باشه. این حس تقصیر و خطا رو هر بار بعد از حموم رفتن داشتم. و از خودم میپرسیدم چرا؟ و چرا علم برای این مسئله جوابی نداره؟ این احساس تقصیر مانع از این میشد که در این مورد با بقیه صحبت کنم. و اگه از اطرافیان در این مورد میشنیدم، خشم پنهان درونم ایجاد میشد یا اینکه از کوره در میرفتم. پشت این خشم این سوال بود که «چرا من باید درگیر این مشکل (نقص) باشم؟» این نگاه کمالگرایانه (perfectionist) حسابی خستهم کرده بود.
اما دیگه کوتاه اومدم. از اینکه لباسم «باید» تمیز و غیرخونی باشه گریزی نبود. حساسیتم رو نسبت به این موضوع کم کردم. اگه حس میکردم جوشی ترکیده :)) این اضطراب رو نداشتم که «وای الان لباسم خونی میشه» حتی گاها به صورت عمدی باعثش میشدم و با آرامش خاصی کارهامو انجام میدادم. الان به قدری راحت هستم که صحبت کردن در موردش اصلا عصبیم نمیکنه. هر کسی نقصهای به خصوص خودش رو داره و این نباید باعث حس گناه، تقصیر یا خشم بشه. کافیه که نقصهای خودمون رو با تمام وجود بپذیریم.
نکتهی مهم اینکه رویکرد پرفکشنیست به مسائل زندگی، بار اضافهای هست که روی دوش خیلیها سنگینی میکنه. و داستانی که من بالا گفتهم فقط یه جنبهی کوچیک از زندگی هست. نمیشه پرفکشنیست باشی و بخوای زندگی کنی.
درباره این سایت